ثنا کوچولوثنا کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

یکی یکدونه ی ما ثنا

کارهای جدید ثنا+عکس

ثناجون تازگیا بهتر میتونی بشینی عزیزم  ولی هنوز نیاز به کمک داری همچنان سعی داری چهار دست و پا بری که هنوز موفق نشدی یه پاتو میذاری جلو ولی نمیتونی بری و شیرجه میزنی رو زمین  یه خورده جیغ جیغو شدی سروصدا میکنی وبا حرص جیغ میزنی ودربین صداهایی که از خودت در میاری ماما و بابا رو  خوب و قشنگ و واضح میگی وتکرار میکنی منو بابایی کلی ذوق میکنیم خیلی به مامانی وابسته شدی بغل هرکی باشی دوست داری بری پیش مامانی مثلا امروز تو مدرسه وقتی شیرت دادمو رفتم سر کلاس ده دقیقه بعد شروع کرده بودی به گریه کردن وآروم نمیشدی که خوشبختانه آخر ساعت بود ومن زود اومدم وبغلت کردمو آروم شدی وقتی گشنه ات باشه  سریع خودتو به مامانی میرسونی ت...
4 آبان 1392

اولین مسافرت ثناجون و بعدش رفتن به مدرسه!

ثناجونم  بعد از اینکه از اولین مسافرتش که مشهد بود برگشت به مدرسه رفت!   میخواستم از اولین مسافرتت بنویسم که وقت نکردم  حالا خلاصه  مینویسم  عزیزم ما روزجمعه به طرف مشهد رفتیم وصبح شنبه رسیدیم و چون صبح زود بود هوا خیلی سرد بود ومجبور شدیم شما خانم کوچولو روخوب بپوشونیم که سرما نخوری  ظهر هم رفتیم حرم که شما برای اولین با ر بود پاتو تو حرم میذاشتی عزیزم که من از زبون تو  به امام رضا (ع)سلام دادم  وچون شلوغ بود ظهر نتونستم ببرمت داخل ولی شب رفتیم  برای زیارت وشما هم چون اولین بار همچین جایی رو میدیدی فقط به دیوارا وسقف نگاه میکردی وبرات خیلی جالب بود ازآینه کاریها خیلی خوشت اومده بود و ...
28 مهر 1392

5ماهگی ثناجون و روز کودک

ثنا جونم امروز 5ماهه شده عزیزم 5ماهگیت مبارک امروز همچنین روز کودکه روز کودک رو به ثنای عزیزم تبریک میگم دخترم  بزرگ شده دیگه به عقب نمیره   حرکتاش همه رو به جلو شده وقتی یه چیزی جلوش میذاریم فوری حرکت میکنه و میره طرفش یه خورده هم عجوله چون میخواد سریع حرکت کنه  وقتی هم عجله میکنه که به طرف جلو بره چپه میشه و غلط میزنه ثنا جون هرچی بزرگتر میشه شیطونتر میشه االان دیگه نمیتونیم تنهاش بذاریم باید حتما کسی مراقبش باشه چون ممکنه کار دست خودش بده  از شیطونیای ثنا کوچولو اینکه دیشب که برای نماز رفته بودیم مسجد وقتی من نماز میخوندم ثنا خانم کلی شیطونی کردن  ما که صف دوم بودیم ثنا خانم حرکت م...
16 مهر 1392

دنده عقب!!

سلام به دختر یکی یه دونه ام   ثنا جون یه خورده برای حرکت کردن عجله داره چون چند روزیه که به طرف عقب حرکت میکنه عزیزم وقتی یه چیزی جلوت میذارم که بری طرفش و برش داری به جای اینکه به جلو بری به عقب حرکت میکنی  البته اولش یه خورده جلو میری ولی شروع میکنی به عقب رفتن  ولی هنوز خیلی ماهر نشدی وزود خسته میشی هرجند همین کارم خودش پیشرفت بزرگیه مثل اینکه خیلی عجله داری برای شیطونی کردن اندر کارای دیگه ی ثنا اینه که خیلی سروصدا میکنه برا خودش آواز میخونه وقتی ما داریم فیلم میبینیم شروع میکنه به سرو صدا کردن یکی از صداهایی که در میاره اینه ا ا ا ا(الف با فتحه!) اونم با صدای بلند منم از این صداش خیلی خوشم میاد عزیز...
26 شهريور 1392

lمیلاد امام رضا(ع)مبارک

ا لسلام علیک یا انیس النفوس السلام علیک یا سلطان یا علی ابن موسی الرضا         تکان تکان می خورد حس بی زبان قلم . تکه تکه خال می کوبد برقامت واژه های قلم . قلم امشب کوتاه می نویسد؟ یا قامت واژه ها تا ثامن الحجج نمی رسد ؟! میان صحن چلچله ها رها شده ام . چیست این صدا که مرا میان اشاره ها خرابه می کند . کرورکرور التماس نقره ای حک می شود روی پنجره های کبوتری اش . وصله که می زنند این گریه ها را به ضریح پیکرش ، قطره های چکیده را او ضمانت می کند . دخیل پنجره هایش روح امن یجیب تمام پنجره هاست . گفتنی ها را گفته ام . نگفته هایم در پس زبان بی هنرم می ماند وبه فسیل عقده ها لبخند می زند . آقا توکه راه می روی روی آوا...
25 شهريور 1392

چهار ماهگی ثناجون ولادت حضرت معصومه و روز دختر

ثنا جونم چهار ماهش شد هورااااااااااااااااااااا   عزیزم چهارماهگیت مصادف شده با ولادت حضرت معصومه و روز دختر وما اینو به فال نیک میگیر یم   ثنا جون روزت مبارک   برای دختر گلم یه آسمون عشق میارم برای ناز اون چشاش سخاوت هدیه میارم یک دل پر امید و مهر ، ترانه ساز غصه ها هدیه من به دخترم ، همون غریب بی ریا دخترم روزت مبارک     ...
21 شهريور 1392

واکسن چهارماهگی

عزیز م امروز واکسن چهارماهگیتو زدیم خدارو شکر مثل واکسن دوماهگی زیاد اذیت نشدی   فقط موقع زدن واکسن یه کوچولو گریه کردی ولی بعد آروم شدیو خوابیدی بعدشم که بیدار شدی مثل همیشه خوشحال و خندون بودی امروز نمیدونم به خاطر واکسنت بود یا چیز دیگه از همون اول صبح خوب شیر نخوردی ومنو نگران کردی   الانم یه خورده تبت گرفته که فکر میکنم طبیعی باشه چون بیقراری نمیکنی   امیدوارم واکسنای بعدیتم همینجور باشه و زیاد اذیت نشی ادامه مطلب چندتا عکس از ثنا......       ثنا با روسری             بدون شرح!       ثنا ...
20 شهريور 1392

یه روز به یاد موندنی

عزیزم ثنا جون امروز برای ما یه روز خاصه...   بیستم شهریور برامون یه روز به یاد موندنیه پارسال در همچین روزیفهمیدم که تو تو وجودم لونه کردی چه روز خوبی بود اونروز هیچ وقت یادمون نمیره در همچین روزی خدا چنین موهبت بزرگی رو نصیبمون کرد وشما فرشته کوچولو رو بهمون هدیه داد الان که اینارو مینویسم تو بغلم نشستی وبه صفحه مانیتور نگاه میکنی گهگاهی به صفحه کلید و دستای من خیره میشی آخه جدیدا برا همه چی کنجکاوی میکنی وبه همه چی با دقت نگاه میکنی عزیزم هر روز که بهت نگاه میکنم خدارو شکر میکنم به خاطر این نعمت بزرگ             خدایا شکرت.....     قربون اون نگاه کردنت برم ...
20 شهريور 1392