چهار دست و پا رفتن ثنا جون
عزیزم دو روز پیش بالاخره تونستی چهار دست وپابری ولی چون خیلی عجله داری به اون چیزی که دوست داری برسی ترجیح میدی بازم سینه خیز بری چون یه خورده چهار دست وپا میری میبینی سخته دوباره سینه خیز میری(ای تنبل) تازگیا هم خیلی دوست داری وایسی مثلا دستاتو میذاری رو پاهامون و وایمیسی بخصوص وقتی بهت غذا میدم که اصلا دوست نداری بشینی همش ایستاده غذامیخوری چون میخوای ظرف غذاتم ببینی که چی داخلشه و همه رو بریزی به هم بازی کنی هرچی هم مینشونمت زود پا میشی خلاصه که وروجکی شدی برا خودت این هفته هم که باخودم نبردمت مدرسه ولی خیلی دلم برات تنگ میشد اولین بار بود که اینقدر ازت دور بودم خوب دیگه چکار میشه کرد صبحا سرده و شماهم هر روز سرماخ...
نویسنده :
مامان ثنا
15:49