ثنا در 8ماه و ده روزگی
سلام به دختر کوچولوی شیطونم
عزیزم نمیدونم شما این همه انرژی رو از کجا میاری که اینقدر شیطونی میکنیگاهی اوقات مثل ماهی تو دستم سر میخوری نمیتونم بگیرمت از دستم فرا میکنیمخصوصا وقتی میخوام لباساتو یا پوشکت رو عوض کنم بلند میشی و فرار میکنیخلاصه با یه مکافاتی باید لباساتو عوض کنم
الان دیگه بهتر میتونی وایسی اگه یه چیزی دستت بگیریو حواست نباشه با همون سرگرم میشی ومیتونی بیشتربایستی( اگه حواست باشه میخوای خودتو به یه چیزی بگیری که نیفتی چون یه کوچولو میترسی)
هنر نماییهای جدیدت اینکه وقتی میگیم دست بزن شروع میکنی به دست زدن یاد گرفتی با دستت بای بای کنی وقتی لباس میپوشی میدونی میخوای بری بیرون شروع میکنی بای بای کردنیه موقایی هم اگر طرف در بریم فکر میکنی میخواییم ببریمت بیرون بای بای میکنیچند روز پیش یاد گرفته بودی بوس کنی وقتی میگفتم ثنا بوس کن صورتتو میاوردی جلو وبوس میکردی ولی الان یادت رفته
وقتی هم میگیم موش موشی کن دهنتو شکل بامزه ای میکنی که مثلا موش شدیولی هنوز نذاشتی تو این حالت ازت عکس بگیریم
الانم که دوتا دندون خوشگل داری که یه موقایی گاز هم میگیری اونم دست منو دیروز هم میخواستم بهت سیب بدم یه تیکه از سیب رو برداشتیو گاز زدی اونم با پوست!
ماجراهای خرابکاریهات زیاده که تو این مجال نمیگنجه!
واین داستان ادامه دارد...
اینم عکس سیبی که گاز زدی
اینجاهم رفته بودیم بیرون وقتی بابایی برای کاری از ماشین پیاده شد شما جاشو گرفتی!