اولین مروارید درخشان ثناجون
عزیزدلم امروز متوجه شدم دندون کوچولوت داره درمیادمبارکت باشه عزیزم
امروز وقتی از سر کار برگشتم همینجوری لثه هاتو نگاه کردم دیدم سفیدی دندون خوشگلت داره خودنمایی میکنه کلی خوشحال شدم وبوسیدمت
هرچند باید خودمو برای گاز گرفتنات آماده کنم
از ظهر کارم این شده که لثه تو نگاه میکنم تا دندونتو ببینم عزیزم ببخشید اگه اذیتت میکنم آخه خیلی خوشحال شدمشماهم که اصلا همکاری نمیکنی چون جدیدا یاد گرفتی وقتی چیزی رو میخوری میخوام از دهنت در بیارم دهنتو اصلا باز نمیکنی ولباتومحکم فشار میدی که دهنتو باز نکنم واون چیزیو که دوست داری بخوری وقتی هم میخوام دندونتو نگاه کنم همینکارو میکنی مگر اینکه حواستو پرت کنم یا در حال خنده باشی بتونم ببینمش
ثناجونم هرچی بزرگتر میشی شیطونترم میشی این روزا دیگه حریفت نمیشم به همه جا سرک میکشیو شیطونی میکنی جدیدا هم وقتی خودتو به چیزی میگیری وایمیستی دوست داری دستتم ول کنی واگر مواظبت نباشیم سقوط میکنیعزیزم همه چی به وقتش عجله نکن ایستادنم یاد میگیری!
وقتی بابایی باهات بازی میکنه ومیخواد بگیرتت فرار میکنی وچنان با سرعت میری انگار مسابقه دو داریدوست داری بابایی دنبالت کنه وتوهم فرار کنی وغش غش میخندی
عاشق آیفون هستی حتی وقتی از دورم ببینیش براش ذوق میزنی ومیخندی همچنین وقتی خودتو تو آینه میبینی انگار دنیارو بهت دادن کلی میخندی
وقتی من نماز میخونم اگر نزدیکم باشی جرات نمیکنم برم سجده چون میایی دستاتو میذاری رو کمرم و میایستی حالا فکرکن من چطوری باید بلند شمباید خیلی آروم بلند شم که شما نیفتی تازه یه موقایی شاکی هم میشی که چرا بلند شدم
به صداهایی هم که از خودت در میاری ت ت، ات،اضافه شده یه چند بارم گفتی اک ولی دیگه یادت رفت گاهی اوقاتم وقتی چیزی میخوری میگی پ پ
قربونت برم که اینقدر شیرین شدی
پ ن:دیشب بعداز اینکه این مطلبو نوشتم رفتم بخوابم ولی مگه شما میذاشتی چون خوابت نمیبرد بازی میکردی ودر همون حین که آواز میخوندی میگفتی اک وسرتم تکون میدادی نمیدونم به چی میگفتی اک ولکنم نبودی پشت سرهمم تکرار میکردی
خییییییییییییلیییییی دوست دارم عزیزم